جمعه

پیشنهاد وزین خانوم بقراط به شاهزاده رضا پهلوی:

«شفافیت بیشتر، نمادی از کار گروهی» , دو نام شناخته شده در تیتر این مقاله دیده میشوند که چه از جهت اثر گذاریشان: یکی در ساحتِ فرهنگِ خبر نگاری و مخصوصا اثباتی بر حقانیتِ حضورِ زن ایرانی در مستعد بودن ارزش های فردی و اجتماعیش و دیگری بخاطر تساهلش در رفتار با مخالفین زبانزدِ ریز نگران و موشکافانِ به مسائل جامعۀ متنوع و رنگارنگ ایران خواهند بود «از نظر نگارنده»؛ خانوم بقراط خبر نگاری جسور که به حق، نمادی برای زنانِ آزادیخواه ایران در مبارزه با استبداد مذهبی در ایران است (1) در مصاحبه (2)  با شاهزاده رضا پهلوی،
پیشنهادی را در کنارِ سوال های چالشی خود مطرح ساخت که بسیار به تعبیرِ نگارندۀ این متن، در خورِ توجه و تامل است و سیاستمدارانی همچون رضا پهلوی می بایست چه بسیار به این سفارش ها و پیشنهاد های امثال بقراط ها توجه کرده و درسها در این وادی مشخص بگیرند:
الهه بقراط در این مصاحبه با درایتی خاص خودش، در نخست، فراگیر بودنِ دغدغۀ ایرانیان در طرحِ همگرایی را ریشۀ صحبت خود قرار داده و منتقدانه به صحنۀ پرداختنِ به تحلیلِ شورای ملی آمد و از دیدگاه نگارنده تلویحا نگاهی بسیار مثبت و در خور تامل به تحول در آن شورا داشت؛ پس از طرح انتقادها، پیشنهادی را مطرح کرد که نگارنده شخصا، مراتبِ ارادتِ خود را به منظومۀ فکری ایشان احساس کرده و در اقلیت بودن بقراطها را دردی برای جامعۀ ایرانی دانسته و وجود او را درمانی ازبرای رنج دیدگی هایمان:
الهه بقراط خطاب به رضا پهلوی گفت: چرا مستقیما و در انظار عمومی، گروههای مختلف سیاسی که دارای اسامی و شناسه های ملموسی در جامعه هستند را در دعوت به همکاری خطاب قرار نمیدهید تا عکس العمل آنها را در مورد این دعوت برای عموم مبرهن سازید «نقل به مضمونِ صحبت الهه بقراط»؟ البته بقراط با درایتی که در طرح این موضوع داشت، به هیچ وجه نخواست متخاصمانه به طرح این موضوع بپردازد و هدف از این پیشنهاد را در به چالش کشیدنِ بنیۀ این گروهها در درک اولویت ها مطرح کرد؛ این کنش او بسیار نیک بود، چون در حین صحبت های رضا پهلوی که محتوایِ مدعای بحث خود را مستقیما بر روی باز بودنِ این شورا به لحاظِ درک تسامح ، بنیان نهاده بود را جلوۀ حقیقی بخشیده و عملا بعنوانِ دلسوزی که دغدغۀ وطن دارد، پیشنهاد خود را برای محک زدنِ درجۀ تسامح رضا پهلوی هم که شده، به جرگۀ آزمون پذیریِ او گذاشت؛ رضا پهلوی در جواب گفت که در مورد این پیشنهاد شما بسیار کار شده و گروههای مختلف هم یا نظرات و عقاید خود را مطرح کرده و یا اصولا پاسخی به این دعوت نداده اند که اینرا میتوانید از مسئولین این کمیته پرسش کنید «نقل به مضمونِ مطرح شده از رضا پهلوی»؛ در اصل، مراد آن خبر نگار جسور هم، مطرح کردن و باز کردنِ مضمونِ شفافیت بود، به این معنی که اگر برای بقراط، نوعی ازنارسا ییها در حلاجی شورا پیش میاید، مجبور به پرس و جو در مورد تشکیک های خود نبوده و بتواند از طریق همان سایت شورا و یا از طریقِ دیگر ابزارِ مدرنِ انتقال دهندۀ روندِ تحول شورا، براحتی عکس العمل های گروههای مدعو را در یابد؛ در صریح الهجگی و تساهل رضا پهلوی هیچ شکی نیست یا لااقل برای کسانی که ادبیات سیاسی او را میشناسند، هیچ شکی در میان نیست اما آنچه که بقراط بر آن بدرستی دست گذاشت و تاکید ورزید، اتفاقا میتواند نقطۀ آغازی بر انتقادهای سازنده باشد چرا که اگر چه در درجۀ تسامح شاهزاده بعنوانِ پشتیبانی از این شورا شکی نیست اما طرحِ  واکنش های گروههای مختلف مدعو، بشکلی که در سایت و یا منظر انتقالِ به روز شدن هایِ شورا به مردم، ثبت شده نباشد، میتواند تبدیل به در بر دارندۀ بارِ تشکیکی در عدم شفافیت در مورد شورا گردد مخصوصا اگر فردِ کنجکاو، به درجۀ بقراط ، رضا پهلوی را نشناخته و اخیرا یکی از پشتیبانانِ این شورا باشد؛ این توهم که تمام پشتیبانان این شورا از سلطنت طلبان هستند، از جنسِ تخریبی و شعاری است؛ به همین روی، بسیاری از افرادی که حمایت خود را از این شورا ابراز داشته اند، از افرادی هستند که به غایت به هم گرایی ایرانیان در مبارزه با استبداد تا انحلالِ آن و برگزاری انتخاباتِ آزاد در ایران اعتقاد دارند، اما ممکن است که با بنیه های فکری رضا پهلوی آشنا نبوده و درجۀ تساهل او را نشناسند: از اینرو انتقاد بقراط بسیار درخشان بود چون که او خواستار ثبتِ نهادینۀ شدۀ واکنش های گروههای «قابل اعتماد»(3)! بود که به ترتیبی این واکنش هایشان به شفاف ترین شکل در معرض رصد و بررسی مردم قرار گیرد تا اعتماد سازی در سایۀ شفافیتِ اطلاعات ساخته و پرداخته شود؛ عملا بقراط با این پیشنهاد آن گروهها را به چالش کشید و درجۀ تساهل آنها را محک زد و در ضمن انتقادی سازنده به مبانی ترتیبی شورا هم مطرح ساخت؛ رضا پهلوی البته به نیکی، توانست نا کار آمدی آن نیرو های امیدوار به اصلاح رژیم را به چالش بکشد و نقد تحلیلی درستی ارائه دهد و البته درست در این نقطه بود که الهه بقراط باز هم با درایتی متخصصانه، فراخوان رضا پهلوی را قبل از پرده برداری از شورا، به نوعی به برآیندی برایِ فراخوان از تمام آن نیرو های استخوان دار و معروف تعریف کرد. اما آیا برای این بانویِ خبر نگار ضد استبداد، این تعریف و این ساختنِ تعریف در تابعی از واکنشِ رضا پهلوی کافی بود؟ این سوالیست که مولفه های شخصیتِ جسورو شجاعانۀ او و هر خبر نگارِ مستقل و حاذقی، در آیندۀ نه چندان دوری به ما پاسخ خواهند داد. باید نشست و دید و با همکاری و سعۀ صدر، به این شورا کمک کرد تا در یابیم که موشکافی بقراط ها اینبار چگونه ما را به مدرسۀ آموزش های نو و خود انتقادی رهنمون میشود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر